امروز وقتی نشسته بودم و صدای گوشیمو شنیدم
پیش خودم گفتم ای بابا با یه sms دیگه!! گفتم عیبی نداره هر وقت رفتم بیرون یه نگاهی بهش میندازم
وقتی اومدم بیرون گفتم حالا موقشه
اما وقتی که دیدم
...
...
گفتم آقاجون دلمو سوزوندی شرمندم دیگه نکن
آخه sms نبود که!!
...
وقتی که چله مو شروع کردم برای روز 39ام یه task گذاشتم به این عنوان که "یه روز دیگه" !!
اما چه سود که از چله فقط همین مونده بود
عیبی نداره دوباره یه task جدید می سازم
آقای منم هم بزرگه وهم رئوف
...
راستی ولادت امام حسن عسگری پدر بزرگوار حضرت بقیه الله ارواحنا فداه را به تمامی دوستان وعاشقان حضرتش تبریک میگم
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید،شاید
پرده از چهره گشاید شاید
اللهم عجل لولیک الفرج